معنی ঢালাই করা - جستجوی لغت در جدول جو
ঢালাই করা
لحیم کردن، بازیگران
ادامه...
لَحیم کَردَن، بازیگَران
دیکشنری بنگالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
সেলাই করা
گلدوزی کردن، دوختن، سوزن زدن، دستکاری کردن
ادامه...
گُلدوزی کَردَن، دوختَن، سوزَن زَدَن، دَستکاری کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
বাছাই করা
انتخاب کردن
ادامه...
اِنتِخاب کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
যাচাই করা
تأیید کردن، برای تأیید
ادامه...
تَأیید کَردَن، بَرایِ تَأیید
دیکشنری بنگالی به فارسی